از نظر من٬ ابهام بدون تردید یکی از آزاردهنده ترین ابعاد روانی بشره. اینکه ندونی در پس هر پیچ زندگی چه چیزی رو خواهی دید٬ هم هندوانه ای از هیجانه و هم زهر ماری از رنج. وقتی که برای کنکور می خوندم٬ ۱۷ ساله بودم و در شاهرود زندگی می کردم. اولین تجربه واقعی از تنها بودن و تنها زندگی کردن رو در ایام تعطیلات چند روزه ماه رمضون تجربه کردم. وقتی که خواهرم ادامه خواندن “ابهام”